سگ ژرمن شپرد؛ همه چيز درباره سگ جرمن شپرد(Deutshe Schäferhund)
سگ جرمن شپرد(Deutshe Schäferhund) از خانواده سگ هاي گله دار آلماني است كه تا اواخر قرن نوزدهم از نظر نوع از منطقه اي به منطقه ديگر متفاوت بودند.سگ ژرمن شپرد
سگ ژرمن شپرد؛ همه چيز درباره سگ جرمن شپرد(Deutshe Schäferhund)
در سال هاي فروپاشي دهه 1800، يك افسر سواره نظام آلماني بنام كاپيتان ماكس فون اشتفانيتس، پيشرفت ايده آل جرمن هِردر (German Herder) را مأموريت خود قرار داد. فون اشتفانيتس و پرورش دهندگان هم فكرش، نژادهاي مختلفي را از مناطق شمالي و مركزي آلمان تركيب كردند كه نتيجه آن اجداد سگ جرمن شپرد (GSD) امروزي بود.
تاريخچه سگ ژرمن شپرد
فون اشتفانيتس نخستين كلوپ جهاني كه به جرمن شپردها اختصاص داده شده بود را تأسيس كرد و 35 سال را صرف تبليغ و اصلاح اين نژاد كرد. امروزه، جرمن شپردها به قدري در انجام كارهاي بي شمار توانايي دارند كه به راحتي مي توان فراموش كرد، اين نژاد در اصل براي گوسفندان گله ايجاد شده بود. توانايي هاي مشهور جرمن شپردها يعني هوش، چابكي، سرعت، خفا و اقتدار، نه در آكادمي پليس بلكه در مراتع گوسفند بدست آمده است.
جرمن شپردها در اوايل دهه 1900 در ايالات متحده عموميت پيدا كردند، و اين به لطف ماجراهاي ستارگان سگ سينما يعني رين تين تين (Rin-Tin_tin) و استرانگ هارت (Strongheart) است. جرمن شپرد و همچنين داكسهاند (Dachshund) از جمله نژادهاي آلماني هستند كه در طول جنگ هاي جهاني و پس از آن، از احساسات ضد آلماني رنج مي بردند. در دوره جنگ جهاني اول در بريتانيا، اين نژاد به عنوان آلزاتي (Alsatian) ناميده مي شد. نامي كه دوستداران سگ در انگليس امروزه هم ترجيح مي دهند آن را بكار ببرند.
با ظهور مديريت مدرن دام و كاهش نقش هدايت گله توسط سگ، فون اشتفانيتس هوشيارانه نژاد خود را به عنوان يك كارگر ايده آل K-9 تبليغ كرد. جرمن شپرد امروزه به عنوان سگ پليس و واحدهاي نظامي در سراسر جهان ارجحيت دارد.
سگ ژرمن شپرد فرار يا عكس العملي طبيعي در تقابل با قلاده شدن؟
به يقين احساس زنداني بودن، حس و حال انزجار گونه اي است. سگ ها هم به مانند ما از حضور چنين احساسي متنفرند. به طور كلي هر چه حيوان باهوش تر، با قابليت هاي بالاتري باشد، انزجار از زنداني شدن با هر شكل و حالتي را عميق تر درك مي كند. خصوصاً سگ ها كه به يقين از باهوش ترين حيوانات خانگي هستند. ايجاد رفتارهاي تهاجمي يك تقابل كاملاً طبيعي است كه بايد از سگي كه براي مدت طولاني اسير قلاده است انتظار داشته باشيد. در اين بين برخي از آنها در تقابل با قلاده كردن سگ ها پا را فراتر گذاشته و دست به فرار مي زنند. وقتي سگ فرار مي كند، در واقع به اوج هيجانات منفي خود رسيده است و حالا بر تمام داشته هايش پشت پا زده است و هيچ چيز ديگري را بر آزادي ترجيح نمي دهد.
بگذاريد اين عكس العمل در قبال قلاده بستن سگ را با مثالي ديگر تشريح كنيم. در اين مثال مي خواهيم به يك اتفاق واقعي كه براي يك سگ از نژاد بولداگ انگليسي (English Bulldog) پيش آمده بپردازيم. سگ داستان ما با قلاده به مدت طولاني در حياط خانه بسته شده بود. البته گويا سگ توانمند بوده است و توانسته بود خودش را از بند قلاده خلاص كند. خلاصي از قلاده سگ، حس و حال عميقي از آزادي را در او زنده كرده بود. تا جاييكه با ترس از اسارت مجدد، چاره اي جز فرار را نمي ديد. گويا بچه همسايه متوجه اين ماجرا شده، سعي داشته تا سگ را به خانه برگرداند. وقتي قلاده سگ را در دست گرفته، با رفتار شديداً تهاجمي سگ بولداگ مواجه شده است. سگ صورت بچه را گاز گرفته بود.
چيزي كه در اين داستان حائز اهميت است، ظهور رفتاري به شدت هيجاني توأم با عكس العمل هاي تهاجمي است. اينكه چرا سگ بايد چنين رفتاري داشته باشد؟
واقعيت اين است كه سگ داستان ما به ناگهان آزاد شده بود و در اين آزادي كاملا گيج شده، نمي توانست تصميم درستي اتخاذ كند. در واقع نمي توانست از پس تحليل شرايط جديد برآيد. زيرا مي دانست كه بازگشت به خانه، مساوي با قلاده شدن هاي طولاني مدت و حتي سرسختانه تر است و در عين حال اين آزادي در فضايي كاملاً غريب و ناگهاني پيش آمده بود.
همه سگ شناسان مي دانند كه بولداگ انگليسي از جمله سگ هاي خوب، با اخلاقي مهربان است كه عاشق بازي كردن با بچه ها مي باشد. لكن قلاده بستن سگ مي تواند حتي چنين سگ هاي عاشقي را ديوانه كند. در اين مثال ساده بايد متذكر شويم كه سگ بولداگ در دسته نژادهايي است كه به هيچ حالت نبايد به حالت قلاده شدن قرار بگيرند. يك سگ بولداگ دوست دارد كه در كنار صاحبانش باشد و در تمام روز با آنها وقت بگذراند. اين قلاده شدن هاي طولاني مدت آنها را ديوانه مي كند. اما آيا فقط بولداگ ها چنين حس و حالي دارند؟ آيا نبايد ماجراي قلاده كردن سگ را در تمامي نژادها بررسي كنيم؟ واقعا نمي شود سگ ها را همواره بدون قلاده بستن نگهداري كرد. در عين حال آيا بايد هميشه در ترس از فرار سگ، آنها را در بند قلاده اي نامهربان بگذاريم؟ اصلا وقتي صحبت از قلاده كردن سگ در ميان است، منظور مواجهه كردن سگ با چه حس و حالي است؟ آيا هر نوع قلاده شدن باعث ايجاد اين حس و حال هاي نابهنجار مي شود؟
قلاده سگ
آيا قلاده كردن سگ هميشه خطرناك است؟
منظور ما از قلاده كردن سگ، بستن آنها در فضايي محدود به مدت طولاني مي باشد. در اين مطلب به هيچ حالت قصد ما صحبت از مواقعي نيست كه براي گردش رفتن سگ از قلاده استفاده مي كنيد. براي پياده روي با سگ، بدون ترديد به قلاده سگ نياز داريد.
مثلاً در تجربه اي كه براي خودمان پيش آمد، وقتي بود كه در يك پيك نيك سگ بولداگ انگليسي ما به سمت يك سگ رتوايلر (Rottweiler) حمله مي كرد و نزديك بود كه آن سگ بينوا را بكشد. در اين حالت چاره اي جز بستن سگ بولداگ به درخت نداشتيم. گاهي مجبور به قلاده كردن سگ هستيد. به هر صورت مي توانيم در موارد متعدد از فوايد قلاده كردن سگ صحبت كنيم. زمان هايي كه براي مدتي كوتاه چه در مواقع تنهايي سگ و يا در هنگام هيجاني شدن او بايد از قلاده سگ و بستن او به جايي استفاده كنيد.
روي صحبت ما به اين قلاده شدن هاي موقتي نيست؛ بلكه قصد داريم در باب تحولات روحي سگ هايي صحبت كنيم كه در حياط خانه ها براي مدت هاي طولاني قلاده مي شوند. سگ هايي كه در كنار لانه هايشان بسته شده اند و آنهايي كه مدت زمان طولاني از زندگي خود را در بند قلاده اي اسارت گونه سپري مي كنند. اين سگ ها ظاهراً چاره اي جز آن ندارند كه بي روح و خسته يك گوشه بنشيند و كاري جز نگهباني و يا دفاع كردن نداشته باشند.
اين اسارت هاي دائمي كه ظاهراً در نگاه ما تبديل به يك جريان طبيعي شده است، باعث تغيير الگوهاي رفتاري در سگ ها مي شود. بايدها و نبايدها در قلاده كردن سگ ها مربوط به همين موارد كلي است. اينكه نبايد اين حيوانات پر جنب و جوش را براي مدت طولاني در بند قلاده هايي اسارت گونه نگه داريم. اما براي آنكه در اين بايدها و نبايدها موفق باشيم و در نهايت از يك سگ خانگي مهار شده، سرحال و سرزنده نگهداري كنيم و در عين حال تسلطي بر رفتارهاي هيجاني او داشته باشيم، چه راهكارهايي وجود دارد؟
راه حل هايي براي نگهداري از سگ ها
در هر حالت وقتي از سگي نگهداري مي كنيد، بايد در مقدمات امر مراتب آموزش قلاده به سگ را انجام داده باشيد. يكي از فوايد قلاده كردن سگ براي مهار رفتارهاي فارغ از كنترل آن مي باشد. در آموزش قلاده به سگ قرار است اين رفتارها را تحت مديريت داشته باشيم. اما در زمان هايي كه سگ ها براي خودشان هستند، آن هم در محيط خانه چه بايد كرد؟ در ادامه به راهكارهايي ساده اما تاثيرگذار اشاره مي كنيم.
يك حصار نامرئي بسازيد. كافي است قلاده كردن سگ را با يك زنجير بلند انجام دهيد. بلنداي زنجير آنچنان باشد كه براي گشت و گذار سگ در محيط حياط خانه محدوديتي ايجاد نكند. همين كه سگ آزادانه بتواند اندك محيط اطراف خود را پايش كند، براي تخليه انرژي او كافي است. با حضور اين زنجيره طولاني در قلاده كردن سگ، ديواري نامرئي ساخته ايد.
منبع: ارغوان كلينيك تخصصي حيوانات خانگي
برچسب: ،
ادامه مطلب